از زمان آغاز بحران سوریه و پای گذاشتن آن به مرحله حمل سلاح و مبارزه گروهکهای تروریستی مسلح جهت براندازی نظام در این کشور، گزارشهای متعددی از سوی مراکز مطالعاتی آمریکایی و اروپایی درباره حضور تروریستها از کشورهای خارجی در صفوف این گروهکها منتشر شده است.
آنچه در این گزارشها جلب توجه میکند، احراز رتبه اول صدور تروریست توسط کشور «تونس» در میان کشورهای عربی است، به گونهای که این گزارشها تاکید میکنند، در حال حاضر بیش از 3 هزار تونسی در صفوف گروهکهای تروریستی تکفیری تحت عنوان «جهاد» علیه نظام سوریه مبارزه میکنند.
این گزارشها همچنین تاکید میکند، کانون بحران و درگیری را نمیتوان در منطقه خاورمیانه یافت، مگر آنکه تروریستهای تونسی در آن حضور فعال و تاثیر گذار داشته باشند و در این خصوص به جز سوریه به کشورهایی همانند عراق و لیبی و مالی والجزایر و حتی چچن، در آسیای مرکزی نیز اشاره میکنند.
چه چیز موجب شده تا تونس جوانان خود را به جای تحصیل در کشورهای عربی دیگر به میدانهای مرگ ارسال کند؟ چرا تونس جایگاه اول را در صدور تروریست احراز کرده است؟ چرا تروریسم در تونس به سرعت درحال گسترش و ریشه دواندن است؟ جایگاه و نقش مساجد در این پروسه چیست؟ پایگاههای اینترنتی چه جایگاهی در این روند دارند؟ و بالاخره اینکه چگونه میتوان به مقابله با این پدیده پرداخت؟
بیدار شدن کانونهای خفته تروریستی
صاحبنظران تونسی بر این باورند، اگرچه انقلاب تونس موجب براندازی رژیم دیکتاتوری «زین العابدین بن علی» شد، اما گروهکهای خفته و عناصر تروریستی که در خفا در این کشور فعالیت میکردند، را فعال کرد.
براساس آمارهای منتشره از سوی وزارت کشور تونس - و با در نظر گرفتن این پیش فرض که مردم عادی نمیتوانند، سلاح و یا مواد منفجرهای نزد خود نگهداری کنند و به تبع آن توان دست زدن به حملات تخریبی را ندارند – طی انقلاب این کشور در سال 2011 میلادی عملیاتهای تخریبی که دستگاههای امنیتی و تجهیزات وابسته به آنها را هدف گرفت، موجب تخریب بیش از 200 مرکز پلیس و امنیتی و بیش از 800 دستگاه خودرو شد که ضربهای بزرگ به دستگاه امنیتی کشور و تضعیف آن بشمار میآید.
آزادی تروریستهای سابقهدار
این عملیاتها نه تنها موجب بیدار و فعال شدن کانونهای خفته و شبکههای مخفی تروریستی در تونس میشود، بلکه آنها را قدرتمند نیز میکند و آنچه به اقتدار این گروهکها افزود، عفوهای عمومی بود که شامل بسیاری از تروریستهایی شد که سالها در زندان بسر میبردند، افرادی که به محض آزادی از زندان به این شبکهها و گروهکهای تروریستی ملحق شدند.
این دو اقدام را میتوان اولین گامهایی بشمار آورد که موجب تقویت شبکهها و گروهکهای تروریستی تکفیری در تونس شد، چراکه بعدها آشکار شد، تمام تروریستهای سابقه داری که به موجب عفو عمومی از زندانهای تونس آزاد شدند، در عملیاتهای تروریستی که در تونس به وقوع پیوسته، مشارکت داشتند، به عنوان مثال «لطفی الزین»، از جمله این تروریستها بود که نه تنها در ترور «شکری بلعید»، دبیرکل حزب ملیگراهای دموکراتیک واحد دست داشت، بلکه در بسیاری از عملیاتهای تروریستی پس از انقلاب تونس نیز مشارکت داشت و سرانجام در یکی از همین عملیاتها بدست نیروهای ویژه ارتش تونس در منطقه «قبلاط» به هلاکت رسید. همچنین باید از برادران «العمری» نام برد که طی عملیاتی و حین وارد کردن سلاح از مرزهای لیبی به داخل تونس دستگیر شدند.
جایگاه شبکههای اینترنتی در جذب تروریستی
تحقیقات دستگاههای قضایی و امنیتی تونس نشان میدهد که اغلب عملیاتهای جذب ویا رصد یا هماهنگی و انتقال تروریستها به خارج از تونس توسط پایگاهها و صفحات اینترنتی صورت میگیرد.
«لطفی بن جدو»، وزیر کشور تونس در سیام نوامبر گذشته در مصاحبه با روزنامه الجزایری «الخبر» تاکید کرد که هم اکنون پایگاهها و صفحات اینترنتی یکی از مهمترین کانونهای جذب جوانان تونسی به افکار و اندیشههای تکفیری و شستشوی مغزی آنها با این افکار و قانع کردن آنها جهت پیوستن به گروهکهای تکفیری مسلح به بهانه «جهاد» بشمار میآید و این حربهای است که در میان زنان تونسی نفوذ بسیار دارد، به گونهای که صرف نظر از پیوستن زنان تونسی به صفوف گروهکهای تروریستی تکفیری در عراق و سوریه تحت عنوان «جهاد نکاح» در عملیاتهای اخیر ارتش و نیروهای امنیتی تونس علیه گروهکهای تروریستی به ویژه در عملیات «وادی اللیل» زنان تروریست تونسی نیز حضور و مشارکت داشتند.
نقش مساجد و مبلغان تکفیری
حضور و فعالیت جریان سلفی تکفیری در تونس امری است که برکسی پوشیده نمانده، اما آنچه خطرناک به نظر میرسد، تشدید فعالیت و افزایش قدرت این جریان در تونس پس از انقلاب است که یکی از مهمترین دلایل آن ضعف حاکم بر نظارت دستگاههای حکومتی و از جمله امنیتی بر جامعه است، به همین دلیل شاهد افزایش فعالیت مراکز دینی و مذهبی وابسته به این جریان به ویژه مساجد وابسته به این گروه هستیم، به گونهای که امامان و خطبای منابر این مساجد با سخنرانیهای آتشین و تحریکآمیز خویش نقش بسزایی در جذب جوانان تونسی به این جریان و هدایت آنها به خارج کشور و ملحق کردن آنها به گروهکهای تروریستی تکفیری فعال در سوریه و عراق داشتهاند.
فقر معیشتی
نبود دولت قدرتمند در تونس پس از انقلاب موجب شد تا رشد اقتصادی این کشور سیر نزولی و منفی را ثبت کند و رهاورد این رشد منفی افزایش میانگینهای تورم و بیکاری و فقر معیشتی در بسیاری از خانوادههای تونسی شد، تا به این ترتیب راه بر شبکههای جذب تروریست که با پرداخت مبلغی جوانان تونسی را جذب خود میکردند، بیش از پیش هموار شود.
وزیر کشور تونس در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه الجزایری الخبر افشا میکند که ثروتمندان و شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس از جمله مهمترین تامین کنندگان گروهکهای تروریستی و شبکههای جذب تروریسم در تونس و اشاعه افکار و اندیشههای تکفیری در این کشور بشمار میآیند.
اگرچه در این میان برخی از جامعه شناسان تونسی تنها عامل فقر را موجب جذب و گرایش جوانان تونسی به گروهکهای تروریستی نمیدانند، به گونهای که یک تحقیق انجام شده در میان تروریستهای کشته شده تونسی در سوریه که 72 نفر را در برمیگرفت، نشان داد که بسیاری از این تونسیها با مشکل مالی یا فقر مواجه نبوده و از حیث طبقاتی جزو طبقات متوسط رو به بالای جامعه بشمار میآمدهاند.
به همین دلیل این جامعه شناسان تاکید میکنند که پدیده جذب جوانان تونسی به گروهکهای تروریستی به پدیده پیچیدهای در این کشور تبدیل شده است و در این خصوص به فردی چون «بن لادن» اشاره میکنند که نه فقیر و مستمند و نه از سوی جامعه به حاشیه رانده شده بود، در حالیکه پایهگذار گروهک تروریستی «القاعده» شد.
همچنین تحقیقات جامعه شناسانه در تونس نشان میدهد که این تنها دانشجویان و محصلان علوم دینی و مذهبی نبودهاند که جذب گروهکهای تروریستی تکفیری شدهاند، فارغ التحصیلان یا دانشجویان رشتههای مهندسی، تکنولوژی، هنرهای زیبا و اقتصاد بودهاند، اما رشتههای غالب مهندسی و روزنامه نگاری بوده که بیش از پیش بر نقش اینترنت و بخصوص «فیس بوک» در جذب جوانان تونسی به افکار و اندیشههای تکفیری و گروهکهای تروریستی تاکید میکند.
عدم شناسایی کانونهای جذب تروریسم
از جهت دیگر، عدم شناسایی دقیق کانونهای تروریستی و شبکههای جذب تروریسم و حتی تروریستهای تکفیری موجب شده تا این گروهکها، شبکهها و افراد با آزادی بیشتری در جامعه تونس فعالیت کنند.
به همین منظور نیاز مبرمی احساس می شود تا پژوهشها و تحقیقات جامعه شناسانه و علمی دقیقی در این خصوص صورت گیرد، تحقیقاتی که تنها روی مناطق فقیرنشین یا به حاشیه رانده شده متمرکز نباشد.
بدون تردید بخش قابل توجهی از این تحقیقات باید دارای ابعاد رواشناسانه باشد که روی مراحل مختلف زندگی چنین افرادی از جمله کودکی و نوجوانی و نحوه شکل گیری منطق حاکم بر این گروهکها و شبکهها مطالعه کند.
شکاف امنیتی در کنار شکاف اجتماعی
از آنچه گذشت میتوان نتیجه گرفت که در کنار شکافهای امنیتی حاکم بر جامعه تونس پس از انقلاب، شکافهای اجتماعی نیز مشاهده میشود که موجب شده است، جوانان تونسی به جریانهای تکفیری و تروریستی علیرغم ضعفها و کاستیهای بسیار موجود در این گروهکها که به خواستهها و اهداف خود صبغه دینی و مذهبی میدهند، سوق پیدا کند.
جوانانی که در باتلاق این گروهکها گرفتار میآیند، دارای آمادگی و پیش زمینههای روانی و عاطفی برای پیوستن به جریانهای تکفیری و گروهکهای تروریستی هستند و در این بین تعامل با آنها و شکاف آنان از طریق اینترنت و فیس بوک صورت میگیرد.
تحریک احساسات
در این بین روان شناسان تونسی به عامل تحریک احساسات جوانان تونسی نیز اشاره و تاکید میکنند، بسیاری از شبکههای جذب جوانان تونسی بر تحریک احساسات این جوانان و ایجاد باورها و قناعتهای دروغین مذهبی تکیه میکنند تا ارتکاب هر جنایت و دست زدن به هر اقدامی را برای آنها توجیه کند، به ویژه اگر توجه داشه باشیم که بسیاری از این جوانان احساس میکنند که مورد اهانت و ظلم و ستم واقع شدهاند.