اگر موصل به دست دولت عراق بیفتد، تنها جایی که هنوز داعش در آن فعال خواهد ماند سوریه است. با توجه به تمرکز جامعه جهانی برای محو حضور داعش در خاورمیانه آیا این گروه تروریستی پایگاه دیگری برای خود جستجو خواهد کرد. این دغدغهها یکی از مهمترین دلایلی است که هر روزه عدهای افغانستان را پایگاه بعدی داعش میدانند. همین دیروز ظاهر قدیر معاون اول مجلس نمایندگان در جلسه عمومی گفته است که داعش در شرق کشور در حال رشد است و اگر دولت به فکر جلوگیری از افزایش نفوذ داعش نباشد این گروه حکومت خراسان خود را در این منطقه اعلام خواهد کرد. پیش از این نیز معاون اول رییسجمهور از نفوذ داعش در شمال کشور هشدار داده بود. ژنرال دوستم ادعا کرده بود که هزاران جنگجوی داعش به شمال افغانستان انتقال داده میشوند. او به طور تلویحی کسانی را در دولت افغانستان متهم کرده بود که زمینه انتقال داعش به شمال افغانستان را مهیا میسازند. ادعاها در مورد حضور و نفوذ رو به افزایش داعش در افغانستان از زمانی مطرح میشود که نخستینبار عدهای از طالبان با داعش بیعت کردند. عدهای تعداد تروریستهای داعشی را در افغانستان هزاران تن میدانند. اما در واقعیت امر تا امروز هیچ سند رسمی دال بر حضور هزاران عضو داعش در افغانستان ارائه نشده است. پس از اینکه مرگ ملا عمر از سوی دولت افغانستان اعلام شد و به دنبال آن طالبان نیز مرگ او را تایید کردند، هرج و مرجی در صفوف طالبان به وجود آمد، عدهای به رهبری ملا منصور بیعت کردند و عدهای دیگر گرد فرماندهان دیگری چون ملا رسول جمع آمدند و رهبری ملا منصور را نپذیرفتند. عدهای دیگر نیز که میان این هرج و مرج سرگردان بودند، در پی منابع مالی جدید برآمدند و چون در آن زمان حکایت از ثروتهای بادآورده داعش ورد زبان بود، به خصوص پس از ایجاد شاخه امارت خراسان توسط داعش، عدهای به امید نفع بیشتر مالی پرچمهای سفید طالبان را پایین آورده و پرچم سیاه داعش را بلند کردند. اما به عقیده آگاهان، تنها جایی که مستعد همراهی و همصدایی با داعش در افغانستان بود، شرق افغانستان خصوصاً استان ننگرهار و کنر و نورستان بود. زیرا در زمان جهاد نیز این مناطق تحت نفوذ تبلیغات گروههای سلفی قرار داشتند و داعش نیز در اصل تفکر سلفی دارد. با این حال گروههایی در غرب افغانستان و بیشتر در استان فراه نیز اعلام بیعت با داعش کردند که توسط طالبانی که به شدت از سوی ایران تأمین میشدند تار و مار شدند و در حالحاضر نیز اثری از داعش در غرب افغانستان وجود ندارد. بحث داعشیبودن قاری رحمتاله که مسئول قتل عام بیش از سی تن از افراد غیرنظامی در استان غور در هفته گذشته است، نیز در اصل خطا است، زیرا مولوی رحمت اله پس از مرگ ملا عمر چند روزی پرچم داعش را بلند کرد ولی دوباره آن پرچم را پایین آورد. از سوی دیگر دولت و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان ضربههای محکمی به هواداران داعش در شرق افغانستان بهخصوص در استان ننگرهار زدهاند. تقریباً اکثریت فرماندهان نظامی گروه داعش در حملات هوایی در ننگرهار از بین رفتهاند و به عقیده اکثر آگاهان سیاسی حضور داعش در شرق کشور بسیار محدود و منحصر به یکی دو شهرستان میباشد. پس این همه سر و صدا در مورد افزایش نفوذ داعش برای چیست؟ به نظر میرسد دمیدن در بوق افزایش حضور داعش در افغانستان نوعی بلوف سیاسی برای کسب امتیازات مادی باشد. عدهای از کسانی که بیرون از ساختار نظام افغانستان هنوز دارای نیروی مسلح میباشند، به بهانه مبارزه با گروه داعش سعی در گرفتن مبالغ نجومی از دولت دارند. در کنار آن ادعا در مورد استقرار داعش از شرق به شمال و حتی غرب میتواند بهترین حربه برای ماندن در بورس سیاسی کشور باشد. حکومت افغانستان با اینکه هر روزه درگیر جنگهای سخت با طالبان است، ولی نتوانسته به طور چشمگیر دستاوردی در عرصههای جنگ داشته باشد. تمام تلاش مدیران جنگ در دولت این است که یا مناطق در دستداشته را حفظ کنند یا جاهایی را که از دست میدهند، دوباره بهدست بیاورند. به همین خاطر طالبان روزبهروز جغرافیای بیشتری را به چنگ میآورند. در چنین اوضاعی، حکومت ناگزیر به استفاده از نیروهای محلی است و هرچه شدت جنگ و جغرافیای آن گستردهتر باشد، برای نیروهای غیرمسئول زمینه باجگیری بیشتر میسر میشود. انداختن هول حضور داعش در دل مردم که به تبع آن باعث فشار افکار عمومی بر حکومتمیشود یک حربه خوب برای چاپیدن دولت است. ولی واقعیت مسلم این است که نه داعش در آن حدی است که ما تمرکز خود را از مبارزه با طالبان به داعش معطوف کنیم و نه ظرفیتی برای اعلام امارت خراسان از سوی داعش در حال حاضر وجود دارد.